معنی گیاه همیشک

حل جدول

گویش مازندرانی

همیشک

همیشک، گیاهی از تیره ی آلاله

همیشه – همواره

لغت نامه دهخدا

همیشک

همیشک. [هََ ش َ] (اِ) نامی است که در نور و کجور به نوعی درخت دهند و در مازندران قَلَم (به فتح اول و ثانی) و در گرگان چلم و در رامیان مازرا گویندو در نقاط مختلف گیلان نامهای دیگر بر آن نهاده اند. بوته ای زینتی است که همیشه سبز است. اردشیرجان. حی العالم. (از یادداشت مؤلف). رجوع به همیشک جوان شود.


همیشک جوان

همیشک جوان. [هََ ش َ ج َ] (اِ مرکب) درختی است که برگهایش همیشه سبز باشد و به تازی حی العالم خوانند و آن راهمیشه بهار نیز گویند. (انجمن آرا). و در دواها به کار برند. (آنندراج). رجوع به همیشه بهار شود. || نام یک جزو از اجزای اکسیر هم هست. (برهان).


گیاه

گیاه. (اِ) گیا. گیاغ. (از برهان) (انجمن آرای ناصری). حشیش و نبات. (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314). رستنی کوچک از علف و بوته در مقابل درخت. (فرهنگ نظام). علف سبز و سبزه و نبات و علف خشک. (ناظم الاطباء). رُستنی. روییدنی. نامی. نامیه:
سپاهی بیامد به درگاه شاه
که چندان نبد بر زمین بر گیاه.
فردوسی.
چو کاسموی گیاهان او برهنه ز برگ
چو شاخ رنگ درختان او تهی از بار.
فرخی.
آب حیوان از دو چشمش بدوید و بچکید
تا برست از دل و از دیده ٔ معشوق گیاه.
منوچهری.
باد سخت گیاه ضعیف را بیفکند. (کلیله و دمنه).
بر خود آن را که پادشاهی نیست
بر گیاهیش پادشامشمار.
سنایی.
دید امروز که در جنب تو هستند همه
رنگ حلوای سر کوی و گیاه لب بام.
انوری.
مرثیت های او مگر دل خاک
بر زبان گیاه میگوید.
خاقانی.
فتنه شدن بر گیاه خشک نه مردی است
خاصه به وقتی که تازه گل به برآید.
خاقانی.
پشّه آمد از حدیقه وز گیاه
وز سلیمان نبی شد دادخواه.
مولوی.
تا بریزد بر گیاه رسته ای
تا بشوید روی هر ناشسته ای.
مولوی.
سَرَب یا سَرِب، گیاه. سَدیر؛ گیاه. تَنقُل، گیاه خشک. دِمدِم، گیاه خشک. دِندِم، گیاه کهنه ٔ سیاه. ضَعَه. گیاه شور. عُشب. گیاه تر. عَم، حشیش [گیاه خشک]. عَیشومَه؛ گیاه خشک. غَفر؛ گیاه ریزه. وَدیس، گیاه خشک. وَراق، گیاه. هَشیم، هر گیاه خشک. یَعموم، گیاه دراز. (منتهی الارب).
- مهرگیاه. رجوع به ذیل همین ترکیب شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

همیشک

(اسم) گیاهی است از تیره سوسنی ها و از دسته اسمیلاسه که دارای گلهای نارنجی رنگ و معطر زیبایی است بهمین جهت در باغها و پارکها بعنوان گیاهی زینتی کشت میشود. این گیاه در سر تا سر جنگلهای شمالی ایران فراوان است تلم چلم مازرا ویچ کرویچ زن کیش زن کش زرگن غارالارض دفنه اسکندریه غاراسکندریه انبوب الراعی.


همیشک جوان

(اسم) گیاهی است از تیره سوسنی ها و از دسته اسمیلاسه که دارای گلهای نارنجی رنگ و معطر زیبایی است بهمین جهت در باغها و پارکها بعنوان گیاهی زینتی کشت میشود. این گیاه در سر تا سر جنگلهای شمالی ایران فراوان است تلم چلم مازرا ویچ کرویچ زن کیش زن کش زرگن غارالارض دفنه اسکندریه غاراسکندریه انبوب الراعی.

فرهنگ معین

همیشک جوان

(ه شَ. جَ) (اِ.) نک همیشه بهار.

فرهنگ عمید

همیشک جوان

همیشه‌بهار

تعبیر خواب

گیاه

دیدن گیاه تازه به خواب، دلیل بر دین است و روزی فراخ. اگر بیند در میان گیاه زار مقیم شد، دلیل است در راه دین ثابت بود. اگر بیند بر تن او گیاه رسته بود، دلیل که نعمت بر وی زیاده شود. اگر بیند گیاه از صحرا به خانه برد، دلیل که از سفر مال حاصل نماید. اگر بیند گیاه از خانه بیرون ریخت، دلیل است مال خود به کار خیر صرف نماید. اگر بیند گیاه می خورد، دلیل که بیمار شود. - محمد بن سیرین

دیدن گیاه درخواب، بر پنج وجه است.
اول: دین.
دوم: مال.
سوم: فرزند.
چهارم: ولایت و فرمانروایی.
پنجم: نیکوئی حال (خوبی وضع و حال). - امام جعفر صادق علیه السلام

مترادف و متضاد زبان فارسی

گیاه

رستنی، سبزه، علف، نامی، نبات، بوته

واژه پیشنهادی

گیاه

کلا

رستنی

معادل ابجد

گیاه همیشک

411

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری